دین شخصیت زن را احیا می‌کند. – تات فا

دین شخصیت زن را احیا می‌کند.

در اروپا، به دلیل این که زن گرفتار خود کم‌بینی شد، خودش را بازیچۀ مردها کرد! به پارک بزرگی در وین رفتم، یک مرد هیکل‌داری، یک زن بیست ساله‌ای یا کمتر را عیناً مثل بچه شش ماهه که در بغل می‌گیرند، در بغل گرفته بود، آن هم جلوی مردم. این یعنی چه؟ این زن چه ارزشی دارد؟ این زن تنها بازیچه است.

.... این که انسان معتقد باشد "زن شخصیت درجه دو هست»، اسلامی نیست

دین شخصیت زن را احیا می‌کند.

متن پیش رو، گزیده ای از کتاب ارزشمند «زنان قالب شکن»، تألیف حکیم الفقها، آیت الله حائری شیرازی رحمه الله علیه می‌باشد.

…. این که انسان معتقد باشد “زن شخصیت درجه دو هست»، اسلامی نیست؛

زن حضرت عمران، بچۀ در شکمش را برای خدا نذر کرد: «إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ مَا فِی بَطْنِی مُحَرَّرًا» (۱)؛ خدایا، آن چه در شکم من، نذر تو کردم. «مُحَرَّرًا» یعنی صد در صد از من آزاد بشود و هیچ توقعی از این فرزند نداشته باشم. «فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّی وَضَعْتُهَا أُنْثَى» (۲)؛ وقتی بچه به دنیا آمد گفت: خدایا دختر شد! «وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ» (۳)، خدا قبل از این که به دنیا بیا‌ید می‌داند دختر است. «وَلَیْسَ الذَّکَرُ کَالْأُنْثَى» (۳)، پسر که مثل دختر نیست،

[به خدا می‌گوید] «وَإِنِّی سَمَّیْتُهَا مَرْیَمَ»، دختر شده، من هم اسم او را “مریم” می‌گذارم. «وَإِنِّی أُعِیذُهَا بِکَ وَذُرِّیَّتَهَا مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ» (۴)؛ حالا که دختر شده، من به تو می‌سپارمش، هم خودش و هم ذریه‌اش را که شیطان بر آنها مسلط نشود.

در حالی که مادر فکر می‌کرد دختر به درد نذر برای خدا نمی‌خورد، خدا گفت: به درد من می‌خورد! قبولش کرد، آن هم درجه یک، به عنوان بهترین نذر، و می‌فرماید به نحو بهترینِ قبول، قبول کردم: «فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ» (۵). «وَأَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا – و او را نیکو بار آورد» (۵)؛ وقتی خدا چیزی را پذیرفت، او را رشد می‌دهد.

«وَأَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا»، رویشِ خوبی هم به او می‌دهد که روز به روز ادراکات او بهتر شود. شاهدش هم این است که خدا برای حضرت مریم، کفیل هم انتخاب کرد: «وَکَفَّلَهَا زَکَرِیَّا» (۵)، پیامبری مثل زکریا، کفیل مریم شد.

با این عنایات الهی، کار به جایی رسید که هر وقت زکریا می‌آمد در محرابِ مریم، می‌دید که نزد او میوه و روزی هست. می‌پرسید: مریم این را از کجا آوردی؟! مریم هم می‌گفت: «هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ» (۵). میوه بهشتی به او می‌دادند، خب زن است! خدای تعالی میوه‌ی بهشتی به او می‌داده. برای چند مرد میوه بهشتی می‌دادند؟

چند مرد را در حالی که مادر حامله بود، وقف خدا کردند؟ کدامشان شدند مثل مریم؟ برای کدامشان میوه بهشتی آمده؟

زن، خدیجه علیها السلام است، فاطمه علیها السلام است، زینب علیها السلام است، زن ریال بانوی اصفهانی است. زن خانم طریق الاسلام است… .

دین شخصیت مرد را احیا می‌کند! دین شخصیت زن را احیا می‌کند. دین، دنیا را بهشت می‌کند. انسان را آزاد می‌کند. دین، شخصیت می‌دهد، محبت ایجاد می‌کند. دین، اول دنیا را بهشت می‌کند و از روی این بهشت، بهشتِ آخرت درست می‌شود.

به این آیه نگاه کنید: «وَمَنْ کَانَ فِی هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِی الْآخِرَهِ أَعْمَى – و هر که در این جهان کور [دل] است، در آخرت نیز کور باشد» (۷)، یعنی کسی که اینجا در جهنم است، آن جا به بهشت نمی‌رود؛ و در جای دیگر می‌فرماید: « وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکًا» (۸). هر کس که از یاد من روی کرداند، زندگی تنگی خواهد داشت.

خودتان را دست کم نگیرید!

شما ببینید که در کنار پیامبر ما، زنی به نام خدیجه علیها السلام حضور دارد که وقتی خدیجه از دنیا می‌رود و در همان سال ابوطالب علیه السلام از دنیا می‌رود، وظیفۀ حضرت عوض می‌شود؛ وظیفه حضرت هجرت می‌شود؛ چون تا زمانی که این‌ها هستند، حضرت می‌تواند در مکه باشد، با نبود این‌ها نمی‌تواند بماند. این اهمیت خدیجه علیها السلام، در کنار اهمیت ابوطالب علیه السلام است.

زن‌ها، باید خودشان را به مرتبه ابوطالب برسانند؛ این اِشکال به مردها نیست، اِشکال به خود زن‌ها است که خودشان را دست کم گرفته‌اند. در کنار علی علیه السلام، حضرت زهرا علیها السلام، همسر و معادل است، و در کنار حسین بن علی علیه السلام، زینب، خواهر و معادل است.

پاورقی:

۱- آل عمران، ۳۵ ۲- آل عمران، ۳۶ ۳-همان ۴-همان ۵- آل عمران، ۳۷ ۶ -النساء،۳۲ ۷- الإسراء، ۷۲ ۸-طه

نهج البلاغه : امام علی علیه السلام: فَاسْتَفْتِحُوه ، وَ اسْتَنْجِحُوهُ وَ اطْلُبُوا إِلَیْهِ وَ اسْتَمْنِحُوهُ فَما قَطَعَکُمْ عَنْهُ حِجَابٌ، وَ لاَ أُغْلِقَ عَنْکُمْ دُونَهُ بَابٌ از خدا درخواست پیروزى و رستگارى کنید، از او بخواهید و عطاى او را درخواست کنید، که میان او و شما پرده و مانعى نیست، و درى بروى شما بسته نمى گردد. خطبه۱۹۵