برجسته سازی یا تئوری تنظیم دستور کار – تات فا

برجسته سازی یا تئوری تنظیم دستور کار

دستور کار رسانه ها فقط بر افکار عمومی تأثیر نمی گذارد، بلکه بر سیاست های عمومی و خود رسانه ها نیز تأثیر گذار است، به عنوان مثال، تمرکز و گفتگوی عمومی بر روی یک موضوع خاص تنها توسط یک گروه، حزب یا سازمان بزرگ تعیین می‌شود، و زمانی که موضوعی توجه تعدادی از شهروندان را به خود جلب کرد، احتمال الهام بخشیدن به قوانین و مقررات جدید بیشتر می‌شود،...

برجسته سازی یا تئوری تنظیم دستور کار

برجسته سازی یا تئوری تنظیم دستور کار به عنوان یکی از نظریات در اصول ارتباطی

دشمن چگونه تعیین می کند که ما درباره چه چیزی بیندیشیم؟

دشمن چگونه چارچوب فکر کردن را بر ما تحمیل می کند؟

برجسته سازی «تنظیم دستور کار» به عنوان یکی از نظریات در اصول ارتباطی می‌گوید «ما نمی‌توانیم به مردم بگوییم چگونه بیندیشند اما می‌توانیم تعیین کنیم که درباره چه بیندیشند و وقتی توانستیم تعیین کنیم که آنها به چه بیاندیشند، سپس تحمیل چگونه فکر کردن در چارچوبی از پیش ساخته بر آنها، کار سختی نیست.»

«هر چه رسانه‌ها به موضوعات خاصی توجه بیشتری داشته باشند، احتمال بیشتری وجود دارد که مردم آن موضوعات را به عنوان موضوعات حیاتی بدانند؛ به عبارت دیگر، تنظیم دستور کار لزوماً به مردم نمی گوید که در مورد برخی مسائل چگونه باید فکر یا احساس کنند، بلکه به آنها می گوید که در مورد چه موضوعاتی باید فکر کنند.»

نظریه برجسته سازی «تنظیم دستور کار» بر دو فرض اساسی استوار است.

فرض اول بیان می‌کند که رسانه‌ها به جای انعکاس ساده، واقعیت را فیلتر و شکل می‌دهند،  به عنوان مثال، اخبار به صورت زمانی یا بر اساس تعداد افرادی که تحت تأثیر آنها قرار گرفته اند ارائه نمی شوند، بلکه به ترتیبی ارائه می شوند که یک تهیه کننده یا سردبیر تعیین می کند که «احساس انگیزترین» یا جذاب ترین برای مخاطبان باشد.

فرض دوم بیان می‌کند که هر چه رسانه‌ها به موضوعات خاصی توجه بیشتری داشته باشند، احتمال بیشتری وجود دارد که مردم آن موضوعات را به عنوان موضوعات حیاتی بدانند؛ به عبارت دیگر، تنظیم دستور کار لزوماً به مردم نمی گوید که در مورد برخی مسائل چگونه باید فکر یا احساس کنند، بلکه به آنها می گوید که در مورد چه موضوعاتی باید فکر کنند.

این نظریه ارزش علمی دارد، به عنوان مثال، بر اساس اصل شناختی دسترسی، به خاطراتی اشاره دارد که وقتی از مغز خواسته می شود اطلاعاتی را بازیابی کند، به آنها دسترسی دارد. بنا بر این هر چه یک مطلب یا موضوع بیشتر در رسانه ها منتشر شود، بیشتر در خاطرات مردم ذخیره می شود، سپس هنگامی که از مردم خواسته می‌شود مهم‌ترین موضوعات روز را فهرست کنند، احتمالاً با نام بردن برترین اخبار پوشش‌دهی شده در اخبار محلی یا ملی پاسخ خواهند داد؛ ده‌ها مطالعه نیز به تأثیرات سیاسی، حقوقی، اجتماعی و اقتصادی تعیین دستور کار گواهی می‌دهند.

با این حال، نظریه برجسته سازی «تنظیم دستور کار» اغلب مانند ضرب المثل «مرغ یا تخم مرغ» می شود.

بنیانگذاران این نظریه اذعان دارند که دنیای ارتباطات جمعی که به سرعت در حال تحول است، روشی را که محققان باید به مطالعات دستور کار در دوران مدرن نزدیک شوند، تغییر داده است.

 این روزها، با حجم قابل توجهی از اطلاعات موجود در جامعه، مردم می توانند به دنبال انواع اطلاعات مورد نظر خود باشند و بقیه را نادیده بگیرند، در نتیجه محققان باید انگیزه های فردی برای جذب برخی اخبار خاص را ارزیابی کنند تا تأثیرات واقعی برجسته سازی را تعیین کنند.

دو انگیزه که مصرف اطلاعات را هدایت می کنند، ارتباط و عدم قطعیت است.

مردم زمانی به دنبال اطلاعات در یک موضوع هستند که، زندگی آنها را تحت تأثیر قرار می دهد و آنها اطلاعات کمی در مورد موضوع ذکر شده دارند، در این صورت، برجسته سازی قوی‌ترین اثر را دارد؛ زیرا افرادی که هیچ ارتباط مستقیمی با یک موضوع ندارند باید به رسانه ها مراجعه کنند تا آگاهی مورد نیاز را کسب کنند، یکی از نمونه‌های تأثیرات برجسته سازی در این زمینه، اشاره مداوم به یک موضوع خاص است تا بسیاری از مردم آن را باور کنند.

البته دستور کار رسانه ها فقط بر افکار عمومی تأثیر نمی گذارد، بلکه بر سیاست های عمومی و خود رسانه ها نیز تأثیر گذار است، به عنوان مثال، تمرکز و گفتگوی عمومی بر روی یک موضوع خاص تنها توسط یک گروه، حزب یا سازمان بزرگ تعیین می‌شود، و زمانی که موضوعی توجه تعدادی از شهروندان را به خود جلب کرد، احتمال الهام بخشیدن به قوانین و مقررات جدید بیشتر می‌شود، بنابراین، نظریه برجسته سازی امروزه ارتباط زیادی با تحولات در یک جامعه دارد.